در تئاتر سنتی، اجرا محدود به یک صحنه مشخص است و تماشاگران بهعنوان ناظر منفعل عمل میکنند. درحالیکه تئاتر تعاملی، مخاطب را مستقیماً درگیر میکند و آنها را بهعنوان شرکتکنندگان فعال در این قطعه نمایشی در میآورد.
تئاتر همهجانبه یا تئاتر ایمرسیو، با کنار زدن محدودیتها و واردکردن بیننده در صحنه، خود را نسبت به تئاترهای سنتی و کلاسیک متمایز میکند. در این نوع نمایش، در تمام یا بخشی از صحنه اجازه تعامل با پیرامون و بازیگران تئاتر داده میشود. در این نوع تئاتر، تماشاچیان بخشی از داستان هستند و اَعمال آنها بطور مستقیم روی داستان تأثیر میگذارد.
تعامل در تئاتر همهجانبه زمانی به حداکثر موفقیت خود میرسد که توازنی مناسب بین میزان خلاقیت و آزادی عمل تماشاچی و ساختار کلی داستان وجود داشته باشد.
تحلیل تئاتر همهجانبه نشاندهندهی سه عامل اصلی برای ایجاد یک تجربه تعاملی است:
۱. ازبینبردن مانع بین بیننده و بازیگر
۲. قراردادن بیننده درون داستان نمایش
۳. ازبینبردن ساختارهای قدیمی اجتماعی
در تئاترهای تعاملی و همهجانبه از محیطهای متفاوت و متنوعی همچون فضای باز یا ساختمانهای چندطبقه استفاده میشود، محیطهای متنوع به بیننده آزادی عمل بیشتری در ایفای نقش در داستان نمایش میدهد. در نمایشهای تعاملی باشکوه، فضاهای متنوعی استفاده میشود بهطوریکه دکور و صحنهسازی هر اتاق با اتاق دیگر متفاوت است. با استفاده از افکتهای متفاوت نورپردازی و صداگذاری و تغییر میزان و شدت نور و صدا در لحظات متفاوت و با تناسب به احساسات بازیگر میتوان صحنه را برای بیننده حتی بدون نیاز به لغات، باورپذیر کرد.
بهطورکلی در تئاترهای تعاملی توجه بسیار زیادی به طراحی محیط و انعطاف آن به نسبت نمایش و تأثیر بینندگان روی نمایش میشود. در تئاتر تعاملی چهار بخش مهم برای باورپذیری و ایفای نقش بیننده وجود دارد: فضای واقعی، القای حس فیزیکی، حرکتپذیری.